یادداشتهای فراموش شده
موش موشکم یکسری حرفها و اتفاقات رو که یادم رفته بود اینجا مینویسم . ببخشید کمی جابه جا مینویسم آخه حدود یک ماه و نیم سیستم نداشتم و الا اگه هر روز وبلاگت رو بروز میکردم اینجوری نمیشد. من روز ١٩ مرداد یعنی ١٠ روز بعد از زایمان رفتم و بخیه هامو کشیدم. حدودا دو سه روز بود اومده بودیم خونه که عصر موقع اینکه میخواستم رو تخت دراز بکشم متوجه شدم یکی از پاهام بسیار ورم کرده . خیلی ها خونمون بودن بهشون گفتم و همه تائید کردن همه نگران شدیم و سریع به خانم دکتر زنگ زدیم . گفته بود خس خس سینه داره یا نفس تنگی؟ گفتم نه. پرسید پاش اونجایی که ورم داره درد هم داره؟ گفتم نه . گفت پس خیالتون راحت باشه {میدونی دوخترم راستش همه از آمبولی ریه میترسیدیم...
نویسنده :
مامان دردانه
10:22